هفت نکته‌ی کمتر گفته‌شده درباره زندگی و کار دریانوردان ایرانی در روزگارِ تحریم و پساسانچی

1401.03.24

مشقّتِ دریا

دریانوردی آیینه زمانه است؛ تصویر این شغل در طول دوران‌های مختلف، دچار تغییراتِ زیادی شده، تا جایی که امروزه به‌جای آن تصویر تاریخی و اسطوره‌ای از دریانوردی، مهندسی می‌بینیم که با نرم‌افزارهای خود در اتاقکی روی عرشه، یکی از حساس‌ترین سیستم‌های ناوبری روز جهان را مدیریت می‌کند. فارغ از جنبه‌های تکنیکال نیز شغل دریانوردی آیینه زمانه خود است؛ شغلی که محلِ تقاطع شرایط اقتصادی و اجتماعی یک کشور است و می‌تواند در حل بحران‌های اقتصادی معجزه کند اما نیازمند دریافت خدمات اجتماعی است؛ خدماتی که عموما از آن بی‌بهره می‌ماند. برای فعالان حوزه دریا، از هر صنف، شاخه و رشته‌ای که باشند، دی‌ماه مقطع مهمی است؛ از یک سو، رونق تخلیه و بارگیری بنادر را در پی دارد و از سوی دیگر، پیش‌درآمدی برای آغاز سال تازه‌ی کاری و پایان قراردادهای سال جاری است. در چنین شرایطی، پرداختن به شغلِ دریانوردی و مصائب کار روی آب، از این بابت اهمیت می‌یابد که بدانیم، با وجود آن‌که دولت در طول سال‌های اخیر سعی کرده از پیشران‌های اقتصادی خود در بخش تجارت دریایی حمایت ویژه‌ای کند، اما باز هم بسیاری از دریانوردان با مشکلات عدیده اقتصادی، معیشتی و ایمنی مواجه‌اند، تا آن‌جا که در صورت کمبود حمایت‌های لازم، بعید نیست که این شغل با چالش‌های جدی در زمینه نیروی انسانی مواجه شود. آیا چنین اتفاقی خواهد افتاد؟

 

یک؛ حکایتِ دریانوردان آبا و اجدادی

بگذارید موضوع را به شکل دیگری مطرح کنیم؛ آیا صنعت دریانوردی ایران، با بحران تامین نیروی انسانی کارآمد رو‌به‌روست؟ اخیرا مهرشاد کوهستانی، کارشناس ارشد بازرگانی دریایی، در یادداشتی با طرح چالش‌های صنعت دریانوردی ایران، به دنبال یافتن پاسخی برای این سئوال بوده است. با این همه به‌نظر می‌رسد که این پرسش، هر پاسخی که داشته باشد، واقعیت جامعه دریانوردی ایرانیان و فعالان کارگری این حوزه را تا حدودی نادیده خواهد گرفت، چرا که در ایران، مردِ دریا بودن، صرفا از طریق کسب مدارک مرتبط از محیط‌های دانشگاهی به‌دست نمی‌آید. حضور دریانوردان ایرانی در بخش‌ها، صنف‌ها و زیرشاخه‌های مختلف دریایی با چالش‌هایی مواجه است؛ از سختی‌های این کار گرفته تا چالش‌های بین‌المللی که خصوصا در روزهای تحریم، بیش از قبل، گلوی دریانوردی ایران را خواهد فشرد. اما صیادی که صیادی را از پدرانش آموخته، آموخته‌ی دریاست، کاری به تحریم، دزدان دریایی و امنیت آب‌هایی که در آن کار می‌کند ندارد؛ وجود او پیوندی ناگسستنی با دریا برقرار کرده که در آیین‌ها و باورهای مردم ساحل‌نشین، ریشه دارد. قصه‌هایی که او از کودکی شنیده، نوع تغذیه جسمی و روحی‌ای که به‌دست آورده و... همه و همه دست به دست هم داده‌اند تا رفاقتش با دریا شکل بگیرد. این رفاقت اما اگر مورد حمایت دولت و نهادهای مرتبط در حوزه کار قرار نگیرد، سرخوردگی به همراه خواهد داشت.
 

دو؛ زندگی روی آب، سختی روی خشکی

در چهارچوب تعاریف قانون کار، از تقریبا 80 میلیون جمعیت کشور، بیش از 42 میلیون نفر، کارگر محسوب می‌شوند. بنابراین نصفِ جمعیت کشور در آستانه ورود به سالی سخت و طاقت‌سوز است. شاهدِ این مدعا، اظهارات اخیرِ نایب‌رئیس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران است که گفته: «با توجه به نوسانات شدید نرخ ارز و افزایش هزینه‌ها که از ابتدای امسال بر بازارهای داخلی سایه افکنده، معیشت مردم و کارگران تحت تاثیر قرار گرفته است. می‌توان گفت که سال پیشِ رو، یکی از سخت‌ترین سال‌ها برای تعیین دستمزد خواهد بود و قطعا به چالش کشیده خواهد شد.» او گفته است که افزایش شکاف طبقاتی و کاهش قدرت خرید کارگران، سال 1398 را به سال سختی برای معیشت آن‌ها بدل خواهد کرد. این اظهارات اما به همه فعالان حوزه دریایی کشور منتسب نخواهد بود؛ بسیاری از دریانوردان ایرانی در مشاغلی خدمت می‌کنند که اتفاقا در روزهای تحریم، با افزایش نسبی درآمدها همراه است. با این همه، نیازی به گفتن نیست که بسیاری از دیگر مشاغل دریایی کشور، عموما (در چارچوب تعاریف قانون کار) کارگر به حساب می‌آیند و با افزایش چند درصدی حقوق و مزایایشان، توان مواجهه با دامنه گرانی‌ها و تبعات اقتصادی ارزان‌شدنِ ریال را ندارند.


سه؛ زندگی سختِ روزانه

در قانون کار، اشاره صریحی به چگونگی تعیین مزد نشده است اما به شرکای اجتماعی این اجازه داده شده که برای تعیین حداقل دستمزد، به شکل ملی یا منطقه‌ای و یا بر اساس نوع فعالیت و صنعت، به توافق جمعی روی بیاورند. بر اساس ماده 41 قانون کار، شورای عالی کار موظف است که همه‌ساله میزان حداقل مزد کارگران را برای نقاط مختلف کشور و یا صنایع مختلف، بر اساس درصد تورم اعلامی بانک مرکزی و سبد معیشت خانوار، تعیین کند. شنیدن این خبر اما تلخ است که افزایش تقریبا سه برابری قیمت بسیاری از ارزاق روزانه و گران‌شدن خدماتِ شهری، فردی و خانوادگی، چالش اصلی کارگران دریا در سال پیشِ رو خواهد بود و از آن‌جا که دی‌ماه، ماه انتظار کارگران برای تصویب حداقل مزد است، ماهی پُر اضطراب را پشت سر خواهند گذاشت. 


چهار؛ کو گوش شنوا؟

اخیرا از برخی هنرمندان و سلبریتی‌ها سئوال شده که اگر بتوانند یک روز و فقط یک روز از زندگی روزمره غیب شوند و هیچ کسی نداند کجا هستند و چه کاری انجام می‌دهند، کجا خواهند رفت و چه خواهند کرد. یکی از معمولی‌ترین پاسخ‌ها که مدِ نظر بیشتر این افراد بوده، رفتن به کنار آب و ماهی‌گیری است. اما ماهی‌گیریِ تفریحی کجا و صیادی هر روزه کجا؟ عشاقِ کارِ دریانوردی آیا از سختی‌های زندگی چند هفته‌ای و چند ماهه روی آب، و مشقتِ کار با دستگاه‌های غول‌آسا و پیچیده شناورها، کشتی‌ها و نفتکش‌ها اطلاعی دارند؟ می‌دانند که دوری از خانواده، چگونه می‌تواند آرام‌آرام شعله‌های شور و نشاط حیات را در درون آدم خاموش کند؟ 


وضع دریانوردان در این روزهای پُر اضطراب، تا حدودی نگران‌کننده‌تر هم هست؛ یک سال از حادثه تلخ سانچی می‌گذرد و در طول این مدت، مسئله امنیت و ایمنی دریانوردان در سفرهای دریایی، به یک چالش مهم جهانی بدل شده است. راستش را بخواهید، از هر فعال حوزه دریایی، خصوصا حوزه حمل بارِ خطرناک که سئوال کنید، خواهد گفت که حتی در مخیله‌اش هم نمی‌گنجید روزی سانچی این چنین غریب و تلخ، به قعر دریا برود و تمام خدمه خود را به کام مرگ بکشاند. چنین نگرانی‌ای باعث شده که درباره آینده شغل دریانوردی در ایران پرسش‌های متعددی مطرح شود. این پرسش‌ها، به ما یادآوری می‌کنند که دریانوردی یکی از بخش‌های زنجیره تامین است و نقش مستقیمی در حمل‌ونقل دارد. حال باید پرسید آیا آن‌طور که جامعه به صدای اعتراض رانندگان کامیون توجه کرد، به صدای دریانوردانی که عموما مشکلات متعددی در زندگی فردی خود و شرایط کاری‌شان دارند نیز گوش خواهد داد؟


پنج؛ چراغی که به خانه رواست

امروز دریانوردان، هم‌چون اجداد خود در تاریخ دریانوردی ایران، سربازان خط مقدم اقتصاد کشور تعریف می‌شوند، به این معنا که زندگی و مشقت آن‌ها در کار بر دریا، معیشت و اقتصاد میلیون‌ها ایرانی را تضمین می‌کند. در شرایطی که حداقل بیش از نیمی از کالاهای وارداتی کشور از طریق آب به سرزمین ما می‌آیند و عمده محصولات صادراتی ما به وسیله نفتکش‌های بزرگ از کشور خارج می‌شوند، جایگاه و اهمیت شغل دریانوردی دوچندان می‌شود و نیازهای شاغلینِ آن، در اولویت طرح‌های کلان حمایتی کشور از کارگران خود به حساب می‌آید. فارغ از دریانوردانی که به‌صورت سنتی وارد کار دریا می‌شوند، دریانوردانِ تحصیل‌کرده و آن‌ها که گواهینامه‌های تاییدی در این زمینه دارند، در بازارِ کار چشمی هم به آب‌های جهانی می‌دوزند. عموم این دریانوردان در کشورهایی چون انگلیس، استرالیا، آفریقا و کشورهای حاشیه خلیج فارس فعال هستند و از آن‌جایی که گواهینامه دریانوردی ایرانیان در فهرست سفید کنوانسیون STCW قرار دارد، می‌توانند بر پهنه آب‌های جهان سفر کنند و اندوخته مزد دلاری خود را برای خانواده‌هایشان در ایران بفرستند. حال این زندگیِ تقریبا رویایی را مقایسه کنید با زندگی خدمه ایرانی کشتی‌های ایرانی که چند سالی است دیگر مزدِ خود را به دلار نمی‌گیرند و درگیر نوسانات قیمت ریال هستند.


شش؛ مرغِ همسایه

ملوانان و خدمه کشتی‌ها دلِ پری از کار در چنین اتمسفری دارند. عموم شرکت‌های خصوصی در پرداخت دستمزدهای آن‌ها چنان روندی در پیش گرفته‌اند که در واقع، سالی سه نوبت و یا در بهترین حالت، چهار نوبت (بخوانید چهار فصل سال) حقوق پرداخت می‌کنند. مخارج کمرشکن زندگی امروز، در کنار دوری این افراد از خانواده‌هایشان، شرایط رابطه میان کارگر و کارفرما را مخدوش کرده و عجیب این‌جاست که چندان نمی‌توان در این زمینه به قوانینِ موجود اکتفا کرد، چرا که عموم دادگاه‌های قضایی و ادارات کار، از قوانین حوزه دریایی بی‌اطلاع بوده و در اغلب موارد، شاهین به سوی کارفرما یا صاحبِ کشتی کج می‌شود. این را بگذارید در کنار آماری که انجمن صنفی دریانوردان تجاری ایران اعلام کرده و گفته که 15 درصد از کارکنانِ کشتی‌های ایرانی را خارجی‌ها تشکیل می‌دهند تا با بُعد دیگری از چالش‌های کار بر روی کشتی آشنا شوید؛ چالشی که ملوان ایرانی را از بیان خواسته‌ها و طرح مشکلات خود باز می‌دارد، چرا که ممکن است در صورت بروز هرگونه مشکلی، دیگریِ خارجی را بر او ترجیح دهند. 


وضع بیمه، سوابق و بازنشستگی فعالان حوزه دریایی کشور هم چندان روبه‌راه نیست. کارشناسان معتقدند که مشکل اصلی، شفاف‌نبودن تفاوت‌های مندرج در قانون کار، میان کارگران روی خشکی و کارگران روی آب است. به‌عنوان نمونه، سازمان تامین اجتماعی برای محاسبه بیمه و سنوات، 5/2 روز مرخصی ماهیانه را در نظر می‌گیرد، این در حالی است که هیچ دریانوردی کمتر از شش روز در ماه، نمی‌تواند و نباید روی خشکی باشد. شاید به همین دلیل است که دریانوردان در طول این سال‌ها خواسته‌ای روشن داشته‌اند و آن، اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل و پذیرفتن شغلشان به‌عنوان یک شغل سخت و زیان‌آور است؛ دو موردی که لااقل تا زمان نگارش این گزارش یا عملی نشده‌اند و یا در صورت عملی‌شدن، دریانوردان از مزایای آن بی‌بهره بوده‌اند.


 

هفت؛ شغل زیان‌آور

وقتی صحبت از «مشاغل سخت و زیان‌آور» می‌شود، بسیاری به‌یاد کار در معدن و روزنامه‌نگاری می‌افتند اما واقعیت این است که دریانوردی بیش از دیگر مشاغل در این دسته قرار می‌گیرد. برای سختی شغل لااقل ۲۱ معیار را در نظر می‌گیرند؛ در بین آن‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد: «دوری از خانواده (بیش از یک هفته)»، «کار در ارتفاع»، «کار در مجاورت مواد شیمیایی»، «کار در محیط پر سروصدا»، «عدم تعادل آب‌وهوایی»، «کار در مناطق بسیار گرم یا بسیار سرد» و... جالب است که دریانوردی از این 21 مورد، حداقل ۱۱ مورد را در خود دارد، در حالی که کار در معدن و یا کار در روزنامه‌ها، حداکثر پنج یا شش مورد را! 

انتخاب